مترادف حسدناک : حسود، رشکین، بدخواه، حسدورز، حسدپیشه
حسدناک
مترادف حسدناک : حسود، رشکین، بدخواه، حسدورز، حسدپیشه
مترادف و متضاد
حسود، رشکین، بدخواه، حسدورز، حسدپیشه
فرهنگ فارسی
( صفت ) حسود رشکین .
لغت نامه دهخدا
حسدناک. [ ح َ س َ ] ( ص مرکب ) حسود :
رفیقی کو بود بر تو حسدناک
به خاکش ده که نرزد صحبتش خاک.
رفیقی کو بود بر تو حسدناک
به خاکش ده که نرزد صحبتش خاک.
نظامی.
کلمات دیگر: