کلمه جو
صفحه اصلی

وقول

فرهنگ فارسی

جمع وقله بمعنی خسته مقل

لغت نامه دهخدا

وقول. [ وُ ] ( ع اِ ) ج ِ وقلة ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد )، به معنی خسته مقل. ( منتهی الارب ). هسته مقل. || ( مص ) بر سر کوه شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). برآمدن بر کوه. ( آنندراج ).


کلمات دیگر: