مترادف خبراور : ( خبرآور ) جاسوس، خبرگیر، راید، منهی، نوند، پیک، قاصد، گل قاصد
خبراور
مترادف خبراور : ( خبرآور ) جاسوس، خبرگیر، راید، منهی، نوند، پیک، قاصد، گل قاصد
فرهنگ فارسی
( خبر آور ) ۱ - ( صفت ) آنکه خبر از کسی یا جایی آورد . ۲ - ( اسم ) گل قاصد .
لغت نامه دهخدا
( خبرآور ) خبرآور. [ خ َ ب َ وَ ] ( نف مرکب ) آورنده خبر. آنکه خبر از جایی به جای دیگر برد :
خبرآور تویی و نامه سپار.
خبرآور تویی و نامه سپار.
خاقانی.
|| ( اِ مرکب ) قاصدک. گیاهی است سبک وزن و گلوله مانند با تارهای سفید.فرهنگ عمید
( خبرآور ) آن که از کسی یا جایی خبر می آورد.
کلمات دیگر: