( لقینة ) لقینة. [ ل َ ق َ ن َ ] ( ع اِ ) ماده لزجی که از چشم خارج شود. ( دزی ). ژفک. پیخ. پیخال.
لقینه
لغت نامه دهخدا
لقینة. [ ل َ ق َ ن َ ] (ع اِ) ماده ٔ لزجی که از چشم خارج شود. (دزی ). ژفک . پیخ . پیخال .
کلمات دیگر:
لقینة. [ ل َ ق َ ن َ ] (ع اِ) ماده ٔ لزجی که از چشم خارج شود. (دزی ). ژفک . پیخ . پیخال .