هم سرا هم خانه
هم سرای
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هم سرای. [ هََ س َ ] ( ص مرکب ) هم سرا. هم خانه. همنشین :
بمانید با یکدگر هم سرای
مباشید از یکدگَرْتان جدای.
همی دارشان تا تو باشی به جای.
بمانید با یکدگر هم سرای
مباشید از یکدگَرْتان جدای.
فردوسی.
بدین هم نشست و بدین هم سرای همی دارشان تا تو باشی به جای.
فردوسی.
کلمات دیگر: