کلمه جو
صفحه اصلی

وعکه

فرهنگ فارسی

حربگاه رزمگاه

لغت نامه دهخدا

( وعکة ) وعکة. [ وَ ک َ ] ( ع اِ ) حربگاه. ( منتهی الارب ). رزمگاه. ( ناظم الاطباء ). || انبوهی شتران بر آبخور. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اسم است ایعاک را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || کارزار شدید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). || سختی گرما. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || آرامش باد. || تیزی تب. ( اقرب الموارد ).

وعکة. [ وَ ک َ ] (ع اِ) حربگاه . (منتهی الارب ). رزمگاه . (ناظم الاطباء). || انبوهی شتران بر آبخور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اسم است ایعاک را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || کارزار شدید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || سختی گرما. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || آرامش باد. || تیزی تب . (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: