( اسم ) نان ریزه .
نان ریشه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
نان ریشه. [ ش َ / ش ِ ] ( اِ مرکب ) نان ریزه.
- نان ریشه فروش ؛ آنکه پاره های نان فروشد. ( آنندراج ) :
آنکه چون شاخ گل آراسته اش می بینی
شوخ نان ریشه فروشی است بصد شیرینی.
- نان ریشه فروش ؛ آنکه پاره های نان فروشد. ( آنندراج ) :
آنکه چون شاخ گل آراسته اش می بینی
شوخ نان ریشه فروشی است بصد شیرینی.
سیفی بدیعی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: