لفگر. [ ل َ گ َ ] ( اِ ) دوده اجاق که از دود پدید آید. میر نظمی راست :
که کانون دماغش شعله خیز است
که لفگر بسته بینی دوده نیز است.
( این لغت با شاهد آن از مجعولات شعوری است ).
که کانون دماغش شعله خیز است
که لفگر بسته بینی دوده نیز است.
( این لغت با شاهد آن از مجعولات شعوری است ).