کلمه جو
صفحه اصلی

بیرون زده

فارسی به انگلیسی

beetle, eminent, extrusive, outstanding, prominent, protrusive, protuberant, salient, undershot, ventricular

مترادف و متضاد

salient (صفت)
چشمگیر، بیرون زده، در حال جست و خیز

فرهنگ فارسی

برجسته شده ٠ بیرون آمده ٠

لغت نامه دهخدا

بیرون زده. [ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) برجسته شده. بیرون آمده. رجوع به بیرون زدن شود.

واژه نامه بختیاریکا

پِلِقنیدِه


کلمات دیگر: