مترادف حرام توشه : حرام لقمه، حرام روزی، ناپاک، محیل، حیله گر
حرام توشه
مترادف حرام توشه : حرام لقمه، حرام روزی، ناپاک، محیل، حیله گر
فرهنگ فارسی
حرام خوار نمکحرام
لغت نامه دهخدا
حرام توشه. [ ح َ ش َ / ش ِ ] ( ص مرکب ) حرام خوار. نمکحرام. ( غیاث ). || دشنامی است ، یعنی کسی که از قوت حرام و غیرمشروع پرورش یافته باشد.
کلمات دیگر: