کلمه جو
صفحه اصلی

خرجینه


مترادف خرجینه : باردان، خرجین، کوله بار

مترادف و متضاد

باردان، خرجین، کولهبار


فرهنگ فارسی

خرج چیزی از پلاس که زاد و رخت بر آن نهاده بر ستور باز کنند .

لغت نامه دهخدا

خرجینه. [ خ ُ ن َ / ن ِ ] ( اِ ) خُرج. ( زمخشری ) ( دهار ). چیزی از پلاس که زاد و رخت بر آن نهاده بر ستور بار کنند. ( از ناظم الاطباء ). جوال. باردان. گواله. گاله. دو توبره را بهم دوخته بالای چارپا اندازند. خرجین.


کلمات دیگر: