( مصدر ) پیوند بریدن پیوند گسستن مقابل پیوستن : نگفتمت که چنین زود نگسلی پیوند مکن کز اهل مروت نیاید این کردار. ( سعدی )
پیوند گسلیدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیوند گسلیدن. [ پ َ / پ ِ وَ گ ُ س ِ / س َ دَ ] ( مص مرکب ) پیوند گسستن. گسستن ارتباط و اتصال و پیوستگی :
دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست
شرط یار آن است کز پیوند یارش نگسلد.
مکن کز اهل مروت نیاید این کردار.
دوستان سخت پیمان را ز دشمن باک نیست
شرط یار آن است کز پیوند یارش نگسلد.
سعدی.
نگفتمت که چنین زود نگسلی پیوندمکن کز اهل مروت نیاید این کردار.
سعدی.
کلمات دیگر: