برشکال فصل باران هندوستان ماخوذ از سانسکریت .
برسات
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
برسات. [ ب َ رَ ] ( هندی ، اِ ) برشکال. فصل باران هندوستان مأخوذ از سانسکریت. ( ناظم الاطباء ). بساره. باران تابستانی ممتد در هندوستان و سند ( یادداشت مؤلف ). بمعنی موسم بارش و برسات را فارسیان بتحریک استعمال نمایند. ( آنندراج ) :
در دهر کرم گر نبود نیست عجب کان
نی معدنی و نه حیوانی نه نبات است
در لفظ کرم هر ورقی بینی مرقوم
اندر همه هند بغایت برسات است.
در دهر کرم گر نبود نیست عجب کان
نی معدنی و نه حیوانی نه نبات است
در لفظ کرم هر ورقی بینی مرقوم
اندر همه هند بغایت برسات است.
واله هروی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: