کلمه جو
صفحه اصلی

منفق


مترادف منفق : انفاق ده، انفاق گر، نفقه دهنده

فارسی به انگلیسی

who readily gives away his money, almsgiver or almsgiving, (one) who readily gives away his money, almsgiver

(one) who readily gives away his money, almsgiver


مترادف و متضاد

انفاق‌ده، انفاق‌گر


نفقه‌دهنده


۱. انفاقده، انفاقگر
۲. نفقهدهنده


فرهنگ فارسی

انفاق کننده، نفقه دهنده، خرج کننده ودهنده مال
( اسم ) نفقه دهنده خرج دهنده . ۲ - کسی که در راه خدا چیزی دهد .
گشاده . گشاده شده

فرهنگ معین

(مُ فِ ) [ ع . ] (اِفا. ) کسی که در راه خدا چیزی دهد، نفقه دهنده .

لغت نامه دهخدا

منفق. [ م ُ ف ِ ] ( ع ص ) نفقه دهنده. ( غیاث ) ( آنندراج ). نفقه دهنده و خرج کننده. ( ناظم الاطباء ) : اگر نه آنستی که این یتیم بی مشفقی و منفقی بماند... ( سندبادنامه ص 149 ). || آنکه انفاق می کند و پول خرج می نماید. ( ناظم الاطباء ). انفاق کننده. آنکه در راه خدا چیزی ببخشد : الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین بالاسحار. ( قرآن 17/3 ).
«صادقین » بوبکر بود و «قانتین » فرخ عمر
( ( منفقین ) ) عثمان ، علی ( ( مستغفرین ) ) آمد به هم.
سنائی ( دیوان چ مصفا ص 198 ).
منعم منفق سخی... شهاب الاسلام والمسلمین... ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 297 ).
کای خدایا منفقان را سیر دار
هر درمشان را عوض ده صدهزار.
مولوی.
|| آنکه به زودی و آسانی آراسته میکند متاع و کالای خود را. ( ناظم الاطباء ).

منفق. [ م ُ ف َ ] ( ع ص ) منفق علیه ؛ کسی که قانوناً استحقاق اخذ نفقه را از دیگری دارد. واجب النفقه. ( ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).

منفق. [ م ُ ف َق ق ] ( ع ص ) گشاده. ( آنندراج ). گشاده شده. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به انفقاق شود.

منفق . [ م ُ ف َ ] (ع ص ) منفق علیه ؛ کسی که قانوناً استحقاق اخذ نفقه را از دیگری دارد. واجب النفقه . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ).


منفق . [ م ُ ف َق ق ] (ع ص ) گشاده . (آنندراج ). گشاده شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انفقاق شود.


منفق . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) نفقه دهنده . (غیاث ) (آنندراج ). نفقه دهنده و خرج کننده . (ناظم الاطباء) : اگر نه آنستی که این یتیم بی مشفقی و منفقی بماند... (سندبادنامه ص 149). || آنکه انفاق می کند و پول خرج می نماید. (ناظم الاطباء). انفاق کننده . آنکه در راه خدا چیزی ببخشد : الصابرین و الصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین بالاسحار. (قرآن 17/3).
«صادقین » بوبکر بود و «قانتین » فرخ عمر
((منفقین )) عثمان ، علی ((مستغفرین )) آمد به هم .

سنائی (دیوان چ مصفا ص 198).


منعم منفق سخی ... شهاب الاسلام والمسلمین ... (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 297).
کای خدایا منفقان را سیر دار
هر درمشان را عوض ده صدهزار.

مولوی .


|| آنکه به زودی و آسانی آراسته میکند متاع و کالای خود را. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

انفاق کننده، نفقه دهنده، خرج کننده، دهندۀ مال.


کلمات دیگر: