سدشده، بسته شده، بند آمده
( صفت ) بسته شده گشوده ناشدنی : [ هیچ عجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود و بدان از یک علت مث امنی کلی حاصل تواند آمد چنانکه طریق مراجعت آن منسد ماند . ] ( کلیله . مصحح مینوی .۴۷ )
( صفت ) بسته شده گشوده ناشدنی : [ هیچ عجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود و بدان از یک علت مث امنی کلی حاصل تواند آمد چنانکه طریق مراجعت آن منسد ماند . ] ( کلیله . مصحح مینوی .۴۷ )