دارا بودن توانایی کار های ابتکاری
هنر داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هنر داشتن. [ هَُ ن َ ت َ ] ( مص مرکب ) دارا بودن توانایی کارهای ابتکاری :
عوام عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب که سعدی همین هنر دارد.
عوام عیب کنندم که عاشقی همه عمر
کدام عیب که سعدی همین هنر دارد.
سعدی.
کلمات دیگر: