کلمه جو
صفحه اصلی

دشوار جای

فرهنگ فارسی

جای دشوار . ناهموار و صعب .

لغت نامه دهخدا

دشوارجای. [ دُش ْ ] ( اِ مرکب ) جای دشوار. ناهموار و صعب : روس [ جد روسان ] بگردید و جایی نیافت جز جزیره ای... آنجا مقام گرفت در آن بیشه ها و دشوارجای. ( مجمل التواریخ ).


کلمات دیگر: