کلمه جو
صفحه اصلی

حق گزاری

فرهنگ فارسی

ادای حق

لغت نامه دهخدا

حق گزاری. [ ح َ گ ُ ] ( حامص مرکب ) ادای حق. شکران : و ذکر حریت و حق گزاری او بدان مخلد گردانیده اند. ( کلیله و دمنه ).


کلمات دیگر: