کنایه از رنجانیدن و هلاک کردن .
دشمن گزائی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
دشمن گزائی. [ دُ م َ گ َ ] ( حامص مرکب ) کنایه از رنجانیدن و هلاک کردن خصم. ( آنندراج ) :
به دشمن گزائی به خصم افکنی
گشاده بر و بازوی بهمنی.
به دشمن گزائی به خصم افکنی
گشاده بر و بازوی بهمنی.
نظامی ( از آنندراج ).
کلمات دیگر: