کلمه جو
صفحه اصلی

خانه گرفتن


مترادف خانه گرفتن : اقامت کردن، جا کردن، منزل کردن، مقیم شدن، اقامت گزیدن، اجاره کردن، خریدن خانه، لانه ساختن، آشیانه درست کردن

مترادف و متضاد

۱. اقامت کردن، جا کردن، منزل کردن، مقیم شدن، اقامتگزیدن
۲. اجاره کردن، خریدن (خانه)
۳. لانه ساختن، آشیانه درست کردن


لغت نامه دهخدا

خانه گرفتن. [ ن َ / ن ِ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) منزل کردن. در محلی اقامت کردن. در جایی سکنی گزیدن :
همواره پر از پیخ است آن چشم فژاگن
گویی که دو جغد آنجا بر خانه گرفته ست.
دنیا پلی است رهگذر دار آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی.
سعدی ( طیبات ).
|| دو کردن مهره را در خانه ای از خانه های نرد تا حریف نتواند آنرا زند. خانه بستن در نرد.


کلمات دیگر: