صفحه اصلی
پیر و کور
بستن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت ) سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینایی سخت سالخورده و ناتوان .
لغت نامه دهخدا
پیر و کور. [ رُ ] ( ص مرکب ) سخت ناتوان و عاجز از پیری و ضعف بینائی. سخت سالخورده و ناتوان.
کلمات دیگر: