کلمه جو
صفحه اصلی

پیر صدساله

فرهنگ فارسی

پیری که سال عمرش بصد رسیده باشد

لغت نامه دهخدا

پیر صدساله. [ رِ ص َ ل َ / ل ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پیری که سال عمرش بصد رسیده باشد. || ( اِخ ) رجوع به پیر سیصدساله و رجوع به پیر صوفی شود.


کلمات دیگر: