پیر میکده
پیر میخانه
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پیر میخانه. [ رِ م َ / م ِ ن َ / ن ِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیر میکده :
پیر میخانه همی خواند معمائی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن.
پیر میخانه همی خواند معمائی دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن.
حافظ.
کلمات دیگر: