تری فون
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تری فون. [ ف ُ ] ( اِخ ) پیرنیا در شرح حال بطالسه آرد: پس از بطلمیوس سوم بطلمیوس چهارم ، فیلوپاتر به تخت نشست ( 221 - 204 ق. م )... فیلوپاتر پادشاهی بود سخت عیاش و دائم الخمر... از این جهت او را تری فون نامیده اند که بمعنی سست یا گرم و نرم است. در زمان او معشوقه اش آگاتوکله ، نفوذ زیادی در امور دولتی داشت. از کارهای او معبدی است که برای هومر شاعر حماسی معروف یونان ساخت. ( ایران باستان ج 3 ص 2155 ). و رجوع بماده قبل شود.
تری فون . [ ت ْ ف ُ ] (اِخ ) مرحوم پیرنیا در ایران باستان ج 3 از دو نفر بنام تری فون ذکر میکند یکی در ص 2089 در شرح سلسله ٔ سلوکی های سوریه که او را تری فون یادیودت (142 - 138 ق .م .) ذکر کرده و در حاشیه آورده : (که بعضی «فیلوپاتر» نوشته اند) این تری فون پس از آن تیوخوس سوم نهمین پادشاه سلوکیه است که در سوریه سلطنت کرده است (پس از آن تیوخوس ششم و پیش از آن تیوخوس هفتم ). و رجوع به ماده ٔ بعد و ایران باستان ج 3 ص 2169 و 2229 شود.
تری فون . [ ف ُ ] (اِخ ) پیرنیا در شرح حال بطالسه آرد: پس از بطلمیوس سوم بطلمیوس چهارم ، فیلوپاتر به تخت نشست (221 - 204 ق . م ) ... فیلوپاتر پادشاهی بود سخت عیاش و دائم الخمر... از این جهت او را تری فون نامیده اند که بمعنی سست یا گرم و نرم است . در زمان او معشوقه اش آگاتوکله ، نفوذ زیادی در امور دولتی داشت . از کارهای او معبدی است که برای هومر شاعر حماسی معروف یونان ساخت . (ایران باستان ج 3 ص 2155). و رجوع بماده ٔ قبل شود.