کلمه جو
صفحه اصلی

یلبه

فرهنگ فارسی

(اسم ) جوشن
یکی یلب یعنی یک جوشن چرمین جوشن

لغت نامه دهخدا

یلبة. [ ی َ ل َ ب َ ] (ع اِ) یکی یلب . یک جوشن چرمین . (ناظم الاطباء). جوشن . (دهار). نوعی از زره که از پوست بعض حیوان سازند. (آنندراج ). جوشن و آن غیر درع است که زره باشد. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یلب شود.


( یلبة ) یلبة. [ ی َ ل َ ب َ ] ( ع اِ ) یکی یلب. یک جوشن چرمین. ( ناظم الاطباء ). جوشن. ( دهار ). نوعی از زره که از پوست بعض حیوان سازند. ( آنندراج ). جوشن و آن غیر درع است که زره باشد. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یلب شود.
یلبه. [ ی َ ل َ ب َ ] ( ع اِ ) یلبة. جوشن.

یلبه . [ ی َ ل َ ب َ ] (ع اِ) یلبة. جوشن .



کلمات دیگر: