تانیث یسیر اندک قلیل
یسیره
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( یسیرة ) یسیرة. [ ی َ رَ ] ( ع ص ) تأنیث یسیر. اندک. قلیل. کم. ( یادداشت مؤلف ). || تأنیث یسیر. آسان.سهل. خوار. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یسیر شود.
یسیرة. [ ی َ رَ ] (ع ص ) تأنیث یسیر. اندک . قلیل . کم . (یادداشت مؤلف ). || تأنیث یسیر. آسان .سهل . خوار. (یادداشت مؤلف ). و رجوع به یسیر شود.
کلمات دیگر: