کلمه جو
صفحه اصلی

ارکاک

فارسی به انگلیسی

drizzle


فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (مص ل . ) باران نرم و ریزه باریدن .

لغت نامه دهخدا

ارکاک. [ اِ ] ( ع مص ) باران ریزه باریدن آسمان. ( منتهی الأرب ). باران خرد باریدن. ( زوزنی ). || باران ریزه رسیدن بزمین. ( منتهی الأرب ).

ارکاک. [ اِ ] ( اِ ) باران قطره کوچک را گویند که نرم باران باشد. ( برهان ). باران خردقطره بود. ( جهانگیری ) ( شعوری ). باران خرد و قطره کوچک. ( آنندراج ) :
یک قطره ز ارکاک کف راد تو شاها
تشویرده ِ قلزم و عمان و محیط است.
شهاب الدین خطاط.
ظاهراً کلمه بفتح اول و جمع رک است و عربی است نه فارسی چنانکه برهان و جهانگیری گمان برده اند.

ارکاک. [ اَ ] ( ع اِ ) ج ِ رَک و رِک ، به معنی باران نرم ریزه یا زاید از باران نرم ریزه. ( منتهی الأرب ).

ارکاک . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ رَک ّ و رِک ّ، به معنی باران نرم ریزه یا زاید از باران نرم ریزه . (منتهی الأرب ).


ارکاک . [ اِ ] (اِ) باران قطره کوچک را گویند که نرم باران باشد. (برهان ). باران خردقطره بود. (جهانگیری ) (شعوری ). باران خرد و قطره ٔ کوچک . (آنندراج ) :
یک قطره ز ارکاک کف راد تو شاها
تشویرده ِ قلزم و عمان و محیط است .

شهاب الدین خطاط.


ظاهراً کلمه بفتح اول و جمع رک ّ است و عربی است نه فارسی چنانکه برهان و جهانگیری گمان برده اند.

ارکاک . [ اِ ] (ع مص ) باران ریزه باریدن آسمان . (منتهی الأرب ). باران خرد باریدن . (زوزنی ). || باران ریزه رسیدن بزمین . (منتهی الأرب ).



کلمات دیگر: