( مصدر ) ۱- دوست شدن دوستی داشتن . ۲- راست آمدن .
تصادق
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(تَ دُ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - درست شدن . ۲ - راست آمدن .
لغت نامه دهخدا
تصادق. [ ت َ دُ ] ( ع مص ) با یکدیگر راست گفتن. ( زوزنی ). با یکدیگر راست شدن در دوستی و سخن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). با یکدیگر راستی نمودن در دوستی و سخن. ( غیاث اللغات ). || با یکدیگر دوستی داشتن. ( زوزنی ). با هم دوستی کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فرهنگ عمید
دوستی.
کلمات دیگر: