آواز گوسفند بانگ ماده بز
یعار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یعار. [ ی ُ ] ( ع مص ) بانگ کردن یا سخت بانگ کردن گوسفند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
یعار. [ ی ُ ] ( ع اِ ) آواز گوسفند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بانگ ماده بز. ( مهذب الاسماء ).
یعار. [ ی ِ ] ( ع اِ )ج ِ یَعْر. ( تاج العروس ج 9 ص 115 ). رجوع به یعر شود.
یعار. [ ی ُ ] ( ع اِ ) آواز گوسفند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). بانگ ماده بز. ( مهذب الاسماء ).
یعار. [ ی ِ ] ( ع اِ )ج ِ یَعْر. ( تاج العروس ج 9 ص 115 ). رجوع به یعر شود.
یعار. [ ی ِ ] (ع اِ)ج ِ یَعْر. (تاج العروس ج 9 ص 115). رجوع به یعر شود.
یعار. [ ی ُ ] (ع اِ) آواز گوسفند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بانگ ماده بز. (مهذب الاسماء).
یعار. [ ی ُ ] (ع مص ) بانگ کردن یا سخت بانگ کردن گوسفند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
دانشنامه عمومی
یعار، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اهواز در استان خوزستان ایران است.
این روستا در دهستان غیزانیه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲۳ نفر (۲۳خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان غیزانیه قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲۳ نفر (۲۳خانوار) بوده است.
wiki: یعار
کلمات دیگر: