بعون الله
فارسی به انگلیسی
D.V. (Deo volenti), may (it please God that), I hope so
فرهنگ فارسی
بیاری خداوند ( درمورد کارهایی که در آینده باید انجام شود استعمال کنند ) . یا بعون اللهتعالی . بیاری خدای تعالی . یا بعون الله و حسن توفیقه . بیاری خدای ونیکی تایید او : و ما دین باب حکایت کسانی که بر وجود صانع دلایل گفتند و برهستی وحدانیت او در حقایق سفتندایراد کنیم بعون الله و حسن توفیقه . یا بعون الله وتیسیره . بیاری خدای و آیان کردن وی : اکنون شمتی از محاسن عدل که پادشاهان را ثمین تر حلیتی و نفیس تر موهبتی است یاد کرده شود و در آن هم جانب ایجاز و اختصار را برعایت رسانیده آید بعون الله و تیسیره .
بیاری خدای تعالی ٠ تخفیفی است از جمله بعون الله و حسن توفیقه یا بعون الله و مشیه ٠ بمدد و یاری خداوند ٠
بیاری خدای تعالی ٠ تخفیفی است از جمله بعون الله و حسن توفیقه یا بعون الله و مشیه ٠ بمدد و یاری خداوند ٠
فرهنگ معین
(بِ عُ نِ لْ لا ) [ ع . ] (شب جم . ) (ق . ) به یاری خدا.
پیشنهاد کاربران
بعون اﷲ - به عون الله - به یاری خداوند : چنانک یاد کرده آید بعون اﷲ تعالی و حسن توفیقه . ( فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 111 ) . بعون اﷲ عزوجل هر مملکتی را که گرفتم رعیتش را نیازردم . ( گلستان ) . رجوع کنید به واژه ی عون.
کلمات دیگر: