منسوب است به یسیرکث و آن دهی است در یک فرسنگی سمرقند
یسیرکثی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
یسیرکثی. [ ی َ ک َ ثی ی / ی ] ( ص نسبی ) منسوب است به یسیرکث و آن دیهی است در یک فرسنگی سمرقند. ( از لباب الانساب ).
یسیرکثی. [ ی َ ک َ ] ( اِخ ) عصام بن فتح یسیرکثی ، از نویسندگان و راویان بود و از احمدبن نصربن عبدالملک عنکی و عبداﷲبن عبدالرحمان دارمی حدیث شنید و ابوعبیدة محمدبن ابی لیث و ابوسلمه احمدبن حامدبن احمدسنی از او روایت دارند. ( از لباب الانساب ).
یسیرکثی. [ ی َ ک َ ] ( اِخ ) عصام بن فتح یسیرکثی ، از نویسندگان و راویان بود و از احمدبن نصربن عبدالملک عنکی و عبداﷲبن عبدالرحمان دارمی حدیث شنید و ابوعبیدة محمدبن ابی لیث و ابوسلمه احمدبن حامدبن احمدسنی از او روایت دارند. ( از لباب الانساب ).
یسیرکثی . [ ی َ ک َ ] (اِخ ) عصام بن فتح یسیرکثی ، از نویسندگان و راویان بود و از احمدبن نصربن عبدالملک عنکی و عبداﷲبن عبدالرحمان دارمی حدیث شنید و ابوعبیدة محمدبن ابی لیث و ابوسلمه احمدبن حامدبن احمدسنی از او روایت دارند. (از لباب الانساب ).
یسیرکثی . [ ی َ ک َ ثی ی / ی ] (ص نسبی ) منسوب است به یسیرکث و آن دیهی است در یک فرسنگی سمرقند. (از لباب الانساب ).
کلمات دیگر: