(مصدر ) فراهم آوردن پیشکشی تهیهکردن تحفه وارمغان : ((هدیهای ساخت رشید راکه پیش ازوی کس نساختهبود. ) )
هدیه ساختن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
هدیه ساختن. [ هََ دْ / هَِ دْ ی َ / ی ِ ت َ ] ( مص مرکب ) فراهم کردن هدیه و پیشکش و فرستادن آن به نزد پادشاه :
زمازندران هدیه این ساختی
هم از گرگساران بدین تاختی.
زمازندران هدیه این ساختی
هم از گرگساران بدین تاختی.
فردوسی.
هدیه ای ساخت رشید را که پیش از وی کس نساخته بود. ( تاریخ بیهقی ).کلمات دیگر: