کلمه جو
صفحه اصلی

پوست خر کن

فرهنگ فارسی

۲ ( صفت ) ۱- آنکه پوست خر مرده را بکند. ۲- اندک بین خردک نگرش . ۳- طماع خام طمع . ۴- لقب نابجایی که مردم شهرهای دیگر همدانیانرا دهند.

فرهنگ معین

(خَ کَ ) (ص فا. ) ۱ - کنایه از: آدم حریص و آزمند. ۲ - اندک بین .

لغت نامه دهخدا

پوست خرکن. [ ت ِ خ َ ک َ ] ( نف مرکب ) آنکه پوست خر مرده کند. || اندک بین. خردک نگرش. طماع. خام طمع. تنابذیست مردم همدان را و مراد از آن طمع و اندک بینی است. لقب زشتی که مردم دیگر شهرها به اهل همدان دهند.

فرهنگ عمید

۱. کسی که پوست خر مرده را بکَنَد.
۲. [مجاز] طماع، خام طمع.

پیشنهاد کاربران

چون در قدیم از پوست خر پیر چرم در همدان ساخته میشد . این اصطلاح رایج شده که نشانه دانایی . ذکاوت و خلاقیت مردم آن دوره است. صحیح میباشد ضمنا ماده بسیار با ارزشی از پوست خر در ان دوره ساخته میشد که درجای دیگری گفته نشده بنام سیریشم .


کلمات دیگر: