قرباني , قرباني براي شفاعت , فداکاري , قرباني دادن , فداکاري کردن , قرباني کردن جانبازي
تضحیه
عربی به فارسی
فرهنگ فارسی
غذاخورانیدن دروقت چاشت، قربانی کردن گاوگوسفند
( مصدر ) قربانی کردن گوسفند شتر و مانند آن ذبح کردن .
( مصدر ) قربانی کردن گوسفند شتر و مانند آن ذبح کردن .
فرهنگ معین
(تَ یِ ) [ ع . تضحیة ] (مص م . ) ۱ - قربانی کردن گوسفند، شتر و مانند آن . ۲ - غذا دادن به کسی هنگام چاشت .
لغت نامه دهخدا
( تضحیة ) تضحیة. [ ت َ ی َ ] ( ع مص ) در وقت چاشت خورانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || قربان کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). ذبح کردن گوسفند در چاشتگاه روز اضحی سپس از کثرت استعمال به ذبح کردن در روز اضحی گفته اندحتی اگرچه در آخر روز باشد. ( از اقرب الموارد ). ذبح کردن گوسفند را وقت چاشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || چرانیدن گوسفند در چاشتگاه. ( تاج المصادر بیهقی ) ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ). چرانیدن مواشی و جز آن را در چاشتگاه. ( از اقرب الموارد ). || رفق کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). شتاب نکردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ): ضح رویداً؛ یعنی شتاب مکن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
تضحیة. [ ت َ ی َ ] (ع مص ) در وقت چاشت خورانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قربان کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ذبح کردن گوسفند در چاشتگاه روز اضحی سپس از کثرت استعمال به ذبح کردن در روز اضحی گفته اندحتی اگرچه در آخر روز باشد. (از اقرب الموارد). ذبح کردن گوسفند را وقت چاشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || چرانیدن گوسفند در چاشتگاه . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). چرانیدن مواشی و جز آن را در چاشتگاه . (از اقرب الموارد). || رفق کردن . (تاج المصادر بیهقی ) . شتاب نکردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد): ضح رویداً؛ یعنی شتاب مکن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
فرهنگ عمید
۱. غذا خورانیدن به کسی در وقت چاشت.
۲. قربانی کردن گوسفند یا شتر، ذبح کردن.
۲. قربانی کردن گوسفند یا شتر، ذبح کردن.
کلمات دیگر: