( مصدر ) لاف زدن چاخان کردن توپ خالی زدن دروغ گفتن یک دستی زدن .
بلف زدن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
(بِ لُ. زَ دَ ) [ انگ - فا. ] (مص ل . ) لاف زدن ، حرف تو خالی زدن ، یک دستی زدن .
لغت نامه دهخدا
بلف زدن. [ بْل ُ / ب ِ ل ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) لاف زدن. چاخان کردن. توپ زدن. دروغ گفتن. یک دستی زدن. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به بلف شود.
پیشنهاد کاربران
حرف بیهوده
کلمات دیگر: