رعیتی، مالکیت رعیت، ارباب رعیتی
ارباب رعیتی
مترادف و متضاد
فرهنگ معین
( ~. رَ یَ ) [ ع - فا. ] (ص نسب . اِ. ) نظام اجتماعی و اقتصادی که در آن ارباب مالک وسایل تولید است و با بهره کشی از رعیت به محصول اضافی دست می یابد.
دانشنامه عمومی
فئودالیسم یا نظام ارباب–رعیتی یا تیول داری یا حکومت ملوک الطوایفی یا خان خانی یا سرواژ نظامی اجتماعی-اقتصادی است که در نتیجهٔ فروپاشی جامعه برده داری یا در نتیجهٔ فروپاشی کمون اولیه (نظام اشتراکی) به وجود آمده و با وجود تنوع راه های رسیدن بدان، تقریباً در کلیه سرزمین های جهان، البته در هر جا با ویژگی های مشخص خود، وجود داشته است.
ستیز میان مالک و کشاورز بر سر تصاحب زمین و آب مصرفی؛
فشارهایی که از جانب اربابان بر پیکره نظام تولیدی وارد می شد؛
ایجاد و گسترش شهرها و رشد مبادلات تجاری و بازرگانی؛
ظهور دولتهای مرکزی مطلقه به جای کلیسای قرون وسطایی؛
و ایجاد جنبش حصارکشی و گسترش شهرها است.
در اروپای غربی این نظام از قرن ۵ تا قرون ۱۷ و ۱۸، و در روسیه و شرق اروپا از قرن ۹ میلادی تا نیمه دوم قرن ۱۹ را در بر می گیرد.فئودالیسم در توصیف دورهٔ معینی از تاریخ اروپا از قرن نهم تا سیزدهم میلادی اشاره دارد که در آن قدرت سیاسی میان زمینداران بزرگ تقسیم شده است و هر زمیندار یا ارباب دارای جماعتی رعیت یا دست نشانده است که در ازای خدمات سپاهی یا سایر خدمات، حق تملک زمین یا استفاده از زمین را از ارباب بدست می آورند. نظام فئودالی برابر و مشابه با نظام ارباب – رعیتی در ایران و آسیای میانه است. در بسیاری از کشورها فئودالیسم با اصلاحات ارضی و تقسیم زمین های زراعی بین کشاورزان از میان رفته ولی هنوز هم در بعضی از کشورهای جهان سوم قدرت واقعی در دست فئودال ها و زمین داران بزرگ است. در گذشته، فئودالیسم در ایران بیشتر با نام حکومت ملوک الطوایفی یا خان خانی معروف شده بود.
یکی از مهم ترین ویژگی های تمدّن قرون وسطا، فئودالیسم بود. فئودالیسم، یا نظام فئودالی، ساختار اقتصادی و سیاسی این دوره بود.
نظام فئودالی طرح ریزی نشده بود، بلکه در واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم رشد و نمو پیدا کرد و گسترش یافت. نظام فئودالی نظم تازه ای برقرار کرد و زنجیرهٔ فرمانروایی تازه ای را به وجود آورد که جایگزین زنجیره ای شد که از امپراتور و سنا تا ایالات، شهرها و شهرک ها هم تداوم داشت.
ستیز میان مالک و کشاورز بر سر تصاحب زمین و آب مصرفی؛
فشارهایی که از جانب اربابان بر پیکره نظام تولیدی وارد می شد؛
ایجاد و گسترش شهرها و رشد مبادلات تجاری و بازرگانی؛
ظهور دولتهای مرکزی مطلقه به جای کلیسای قرون وسطایی؛
و ایجاد جنبش حصارکشی و گسترش شهرها است.
در اروپای غربی این نظام از قرن ۵ تا قرون ۱۷ و ۱۸، و در روسیه و شرق اروپا از قرن ۹ میلادی تا نیمه دوم قرن ۱۹ را در بر می گیرد.فئودالیسم در توصیف دورهٔ معینی از تاریخ اروپا از قرن نهم تا سیزدهم میلادی اشاره دارد که در آن قدرت سیاسی میان زمینداران بزرگ تقسیم شده است و هر زمیندار یا ارباب دارای جماعتی رعیت یا دست نشانده است که در ازای خدمات سپاهی یا سایر خدمات، حق تملک زمین یا استفاده از زمین را از ارباب بدست می آورند. نظام فئودالی برابر و مشابه با نظام ارباب – رعیتی در ایران و آسیای میانه است. در بسیاری از کشورها فئودالیسم با اصلاحات ارضی و تقسیم زمین های زراعی بین کشاورزان از میان رفته ولی هنوز هم در بعضی از کشورهای جهان سوم قدرت واقعی در دست فئودال ها و زمین داران بزرگ است. در گذشته، فئودالیسم در ایران بیشتر با نام حکومت ملوک الطوایفی یا خان خانی معروف شده بود.
یکی از مهم ترین ویژگی های تمدّن قرون وسطا، فئودالیسم بود. فئودالیسم، یا نظام فئودالی، ساختار اقتصادی و سیاسی این دوره بود.
نظام فئودالی طرح ریزی نشده بود، بلکه در واکنش به آشفتگی اجتماعی پیامد سقوط امپراتوری روم رشد و نمو پیدا کرد و گسترش یافت. نظام فئودالی نظم تازه ای برقرار کرد و زنجیرهٔ فرمانروایی تازه ای را به وجود آورد که جایگزین زنجیره ای شد که از امپراتور و سنا تا ایالات، شهرها و شهرک ها هم تداوم داشت.
wiki: ارباب رعیتی
پیشنهاد کاربران
نظام ارباب رعیتی به نظامی اجتماعی گفته می شود که در آن، فرد یا طبقه ی خاصی از قدرت اقتصادی و سیاسی مطلق برخوردار بوده و توده ی مردم خدمتگزار این فرد یا طبقه به شمار می آمدند، مانند آنچه در حکومت های فئودالی وجود داشته است. این نظام بیشتر در روستاها و شهرستان های ایران استوار بود و در آن خان یا ارباب، مالک جان، مال و ناموس مردم یا همان رعیت بود.
رابطه ی ارباب رعیتی، امروزه اصطلاحا برای وصف رابطه ای به کار می رود که در آن یک سوی رابطه، طرف دیگر را استثمار کرده و خود را در این کار محق می داند در حالیکه سمت ضعیف شده، امکان احقاق حق و دفاع از خود را ندارد.
رابطه ی ارباب رعیتی، امروزه اصطلاحا برای وصف رابطه ای به کار می رود که در آن یک سوی رابطه، طرف دیگر را استثمار کرده و خود را در این کار محق می داند در حالیکه سمت ضعیف شده، امکان احقاق حق و دفاع از خود را ندارد.
کلمات دیگر: