اهمال کار
فارسی به انگلیسی
negligent, careless
remiss
فارسی به عربی
لامبالی , متساهل
مترادف و متضاد
اهمال کار
سست، شل، ول، اهمال کار، سهل انگار، لینت مزاج
لا ابالی، مسامحه کار، اهمال کار، بی علاقه، بی حال، سهل انگار
فرهنگ فارسی
کسی که در کارها درنگی کند
لغت نامه دهخدا
اهمال کار. [ اِ ] ( ص مرکب ) کسی که در کارها درنگی کند و تکاهل ورزد و از پی کار نرود. ( ناظم الاطباء ). خوارکار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).بی مبالات در کار. مسامحه کار. آنکه کار را رها کند.
واژه نامه بختیاریکا
پُشت سر ( یا کلّه یا گوش ) وَن
کلمات دیگر: