کلمه جو
صفحه اصلی

مولایی

فرهنگ فارسی

قسمی برنج ٠

۱ - ( صفت ) منسوب به مولا( مولی ) ۲ - ( اسم ) قسمی از بهترین اقسام برنج که در گیلان بعمل آید.

لغت نامه دهخدا

مولایی. [ م َ / مُو ] ( حامص ) مولا و سرور بودن. سروری و آقایی و بزرگی. ( ناظم الاطباء ). || بندگی و بردگی. غلامی و چاکری و خدمتگزاری :
این دو طفل هندو از بام دماغ
بر در صدرش به مولایی فرست.
خاقانی.
به جوش آمد سخن در کام هرکس
به مولایی برآمد نام هرکس.
نظامی.
از عرب تا عجم به مولایی
سر فشانیم اگر بفرمایی.
نظامی.
شده شغلم به کشورآرایی
حلقه در گوش من به مولایی.
نظامی.

مولائی. [ م َ / مُو ] ( ص نسبی ) قسمی برنج. قسمی برنج خوب. ( یادداشت مؤلف ).

دانشنامه عمومی

مولایی یک نام خانوادگی است برای افرادی چون
فرج مولایی هنرپیشه
بهادر مولایی وزنه بردار
محمدعلی مولایی ورزشکار رشته کانوپولو
علی مولایی بازیکن فوتبال

گویش مازنی

/moolaai/ نوعی برنج خزری

نوعی برنج خزری


پیشنهاد کاربران

اسم مرد در زبان لری بختیاری

در برخی از طوایف بختیاری اولاد. تش. تیره
مولایی به چشم می خورد

مانند
مولایی آرپنایی بابادی
مولایی پبدنی بابادی
مولایی گورویی دینارونی
مولایی موری دورکی
مولایی لو خرده منجزی بختیاروند


در زبان ما مولائی یعنی وفاداری، پاکدلی، مردم داری، رهبر مردم دوست، کسی که عاشق مردمش هست و در راه ان ها میکوشد، کسی معروف است به معرفت

رهبر و راهنما ، منجی و اقا ، میر یا مولائی

منجی ، پیام اور صلح، مدیر


کلمات دیگر: