مترادف اندوخته : پس انداز، تدارک، توشه، تهیه، ذخیره
اندوخته
مترادف اندوخته : پس انداز، تدارک، توشه، تهیه، ذخیره
فارسی به انگلیسی
hoard, supply, nest egg, reserved, reserves, reservoir, savings, stockpile, store
amassed, saved, [n.] saving(s), reserve (fund), amassed wealth
فارسی به عربی
احتیاطی , کنز , محجوز ، اِدّخاری
مترادف و متضاد
پسانداز، تدارک، توشه، تهیه، ذخیره
ذخیره، احتکار، اندوخته، گنج
ذخیره، انبار، مقدار زیاد، دکان، مخزن، فروشگاه، اندوخته، مغازه
ذخیره، مدارا، حفاظ، احتیاط، یدکی، اندوخته، پس نهاد
اندوخته
عوضی، اندوخته، کم حرف، رزرو شده
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جمع شده فراهم آمده . ۲ - پس انداز شده ذخیره شده . ۳ - دوباره درست شده تجدید شده مجددا کامل شده . ۴ - ( اسم ) پولی است که در بانکها برای احتیاط ذخیره میشود .
فرهنگ معین
(اَ تِ ) (ص مف . ) ۱ - جمع شده . ۲ - پس انداز شده .
لغت نامه دهخدا
اندوخته. [ اَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف ) گردکرده و جمعکرده. ( مؤید الفضلاء ). حاصل شده و یافته شده و کسب شده و بدست آورده شده. ( ناظم الاطباء ). الفغده. الفنجیده. نهاده. برنهاده. ( یادداشت مؤلف ). جمعشده. فراهم آمده. || پس اندازشده. ذخیره شده. ( فرهنگ فارسی معین ) :
دادش بده و فغانش بشنو
کاندوخته جز فغان ندیده ست.
آنچه بعمری شد اندوخته.
جهاندیده و دانش اندوخته
سفرکرده و صحبت آموخته.
دادش بده و فغانش بشنو
کاندوخته جز فغان ندیده ست.
خاقانی.
وه که بیکبارپراکنده شدآنچه بعمری شد اندوخته.
سعدی.
- دانش اندوخته ؛ دانش آموخته. دانا : جهاندیده و دانش اندوخته
سفرکرده و صحبت آموخته.
( بوستان ).
|| دوباره درست شده. تجدیدشده. مجدداً کامل شده. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( اِ ) محصول. || فایده و سود و نفع و منفعت. || گنجینه و خزانه. ( ناظم الاطباء ). || ذخیره. پس انداز. مال گردکرده. ( یادداشت مؤلف ). || در اصطلاح بانکی ، پولی است که در بانکها برای احتیاط ذخیره میشود. ( فرهنگ فارسی معین ) .فرهنگ عمید
۱. ذخیره، پس اندازشده.
۲. (بانکداری ) پولی که در شرکت ها یا بانک ها برای احتیاط ذخیره می کنند، رزرو.
۲. (بانکداری ) پولی که در شرکت ها یا بانک ها برای احتیاط ذخیره می کنند، رزرو.
واژه نامه بختیاریکا
پَسِوِه
پیشنهاد کاربران
ذخیره
دوستان به نظرمن که
۱:تجدیدشده
۲:ذخیره شده
اینامیشن😎💖👑💎
۱:تجدیدشده
۲:ذخیره شده
اینامیشن😎💖👑💎
دو کلمه ذخیره و اندوخته، در عمل دارای دو مفهوم کاملا متفاوت در حسابداری میباشند.
کلمات دیگر: