شیلن. [ ل ُ ] ( اِخ ) یکی از حکمای سبعه یونان. ( یادداشت مؤلف ). خیلُن.
شیلن
لغت نامه دهخدا
گویش مازنی
/shilon/ سور عمومی میهمانی اطعام عمومی به شکرانه سلامتی یا پیروزی یا اجتماع دعای باران
سور عمومی میهمانی اطعام عمومی به شکرانه سلامتی یا پیروزی ...
پیشنهاد کاربران
تحریف شده شیلان و به معنی گل نسترن
کلمات دیگر: