نم زدن، تر کردن، اب زدن، با شبنم تر کردن
اب زدن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( آب زدن ) ( مصدر ) ۱- آب افشاندن بچیزی یا جائی آب پاشی کردن ۲ - فرو نشاندن آتش خشم تسکین دادن رام کردن .
لغت نامه دهخدا
( آب زدن ) آب زدن. [ زَ دَ ] ( مص مرکب ) آب افشاندن و پاشیدن ، بچیزی یا بجایی.
کلمات دیگر: