دبه کردن
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
انکار کردن، گول زدن، دبه کردن
لغت نامه دهخدا
دبه کردن. [ دَب ْ ب َ / ب ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جر زدن. دبه درآوردن. دبه آوردن. پس از قرارداد کتبی یا قولی از قرار و قول زیاده خواستن. وادنگ کردن. زیر حرف خود زدن. وادنگ درآوردن. از قول برگشتن.
- عشقش دبه کردن ؛ ازنو بفکری فراموش شده افتادن. ازنو بصرافت چیزی فراموش شده افتادن.
- عشقش دبه کردن ؛ ازنو بفکری فراموش شده افتادن. ازنو بصرافت چیزی فراموش شده افتادن.
دانشنامه عمومی
دبه کردن یا دبه در آوردن اصطلاحی است در زبان فارسی به معنای زیر قول خود زدن و پیمان خود را فراموش کردن. این اصطلاح عمدتاً در معاملات به کار می رود. مثلاً می گویند فلانی در فروش خانه خود دبه کرد. این بدان معنا است که آن شخص ابتدا قول داده که خانه خود را می فروشد و بعداً پشیمان شده است.
renege
دبه
عاقبت دبه کردن
ebrat.ir
دبه کردن جایگزین فروش مسکن!
رییس کانون سردفتران: سند رسمی راه دبّه کردن در معاملات را می بندد
به نوشته امثال و حکم دهخدا این مثل از آنجا ناشی شده که دبه در آوردن هم معنای ابتلای به بیماری باد فتق است و منظور این است که فرد کار سنگینی را که قبلاً متعهد شده را به بهانه ابتلا به این بیماری می خواهد که انجام ندهد.
renege
دبه
عاقبت دبه کردن
ebrat.ir
دبه کردن جایگزین فروش مسکن!
رییس کانون سردفتران: سند رسمی راه دبّه کردن در معاملات را می بندد
به نوشته امثال و حکم دهخدا این مثل از آنجا ناشی شده که دبه در آوردن هم معنای ابتلای به بیماری باد فتق است و منظور این است که فرد کار سنگینی را که قبلاً متعهد شده را به بهانه ابتلا به این بیماری می خواهد که انجام ندهد.
wiki: دبه کردن
پیشنهاد کاربران
پیمان شکنی به قصد زیاده خواهی
دبه کردن ، قول شکستن
She promised to buy a bag for me but she reneged
She promised to buy a bag for me but she reneged
move the goalposts
being greedy
کلمات دیگر: