کلمه جو
صفحه اصلی

ارایشگر


مترادف ارایشگر : ( آرایشگر ) آراینده، چهره آرا، مشاطه، پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی

فارسی به انگلیسی

barber, beautician, cosmetologist, decorator, hairdresser, [rare.] hairdersser

فرهنگ فارسی

( آرایشگر ) ( صفت ) آنکه آرایش کند آراینده سلمانی .
زاین مشاطه
آرایش کننده، کسی که دیگران را آرایش کند، سلمانی، آرایشکار هم گفته شده

فرهنگ معین

( آرایشگر ) (یِ گَ ) (ص فا. ) آن که آرایش کند، سلمانی .

لغت نامه دهخدا

( آرایشگر ) آرایشگر. [ ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) زاین. مزیِّن. مشّاطه. || سلمانی. گرّای.

فرهنگ عمید

( آرایشگر ) ۱. کسی که دیگران را آرایش کند، آرایش کننده، سلمانی، آرایشکار.
۲. کسی که جایی را تزئین و آماده می کند، دکوراتور.
۱. کسی که دیگران را آرایش کند، آرایش کننده، سلمانی، آرایشکار.
۲. کسی که جایی را تزئین و آماده می کند، دکوراتور.

واژه نامه بختیاریکا

( آرایشگر ) وَرازنا؛ سَلمُو؛ دَلاک؛ پیرا؛ بَندوَن

جدول کلمات

آرایشگر
مشاطه, سلمانی

پیشنهاد کاربران

زیباچهره

Hairdresser

Hair cutter


در افغانستان به آرایشگر ، سلمان یا سلمانی گویند.

Hairstylist

آراینده، چهره آرا، مشاطه، پیرایشگر، حلاق، سرتراش، سلمانی

کسی که آرایش میکند

معنی


آرایشگر حرفه ای

آرایشگر


کلمات دیگر: