برسخان. [ ب َ س ُ ] ( اِخ ) نام قریه ای است به دو فرسنگی بخارا و منسوب بدان را برسخی گویند. ( از معجم البلدان ) ( از الانساب سمعانی ).
برسخان. [ ب َ س َ ] ( اِخ ) شهری است در اقصای ترکستان شرقی در حدود ختن و این غیر بَرْسُخان است که یاقوت گوید قریه ای است بر دو فرسنگی بخارا. ( حواشی چهار مقاله چ معین ص 65 ). شهری است بر کنار دریا، آبادان و بانعمت و دهقان او از خلخ است ولکن هوای تغزغز خواهند. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 83 ).
برسخان. [ ب َ س َ ] ( اِخ ) شهری است در اقصای ترکستان شرقی در حدود ختن و این غیر بَرْسُخان است که یاقوت گوید قریه ای است بر دو فرسنگی بخارا. ( حواشی چهار مقاله چ معین ص 65 ). شهری است بر کنار دریا، آبادان و بانعمت و دهقان او از خلخ است ولکن هوای تغزغز خواهند. ( حدود العالم چ دانشگاه ص 83 ).