برسایش. [ ب َ ی ِ ] ( اِمص ) فرسایش :
ما مانده شدستیم و گشته سوده
ناسوده ونامانده چرخ گردا
برسایش ما را ز جنبش آمد
ای پور درین زیر ژرف دریا.
ما مانده شدستیم و گشته سوده
ناسوده ونامانده چرخ گردا
برسایش ما را ز جنبش آمد
ای پور درین زیر ژرف دریا.
ناصرخسرو.
رجوع به سودن و سایش شود.