بخشی از محوطۀ باستانی که به اَشکال منظم هندسی و غالباً چهارگوش خاکبَرداری میشود
تاشه
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
/taashe/ تیشه - تیشه ی درودگری یا بنایی ۳انبرقندشکن
۱تیشه ۲تیشه ی درودگری یا بنایی ۳انبرقندشکن
کلمات دیگر:
بخشی از محوطۀ باستانی که به اَشکال منظم هندسی و غالباً چهارگوش خاکبَرداری میشود
۱تیشه ۲تیشه ی درودگری یا بنایی ۳انبرقندشکن