لقب منصور بن نافع بخاری محدث است
جج
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
جج . [ ج َج ج ] (اِخ ) لقب منصوربن نافع بخاری محدث است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ).
جج. [ ج َ ] ( علامت اختصاری ) در این لغت نامه رمز است جمعالجمع را.
جج. [ ج َ ] ( اِ ) بلغت تنکابن مامیران است. ( فهرست مخزن الادویه ).
جج. [ ج َج ج ] ( اِخ ) لقب منصوربن نافع بخاری محدث است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).
جج. [ ج َ ] ( اِ ) بلغت تنکابن مامیران است. ( فهرست مخزن الادویه ).
جج. [ ج َج ج ] ( اِخ ) لقب منصوربن نافع بخاری محدث است. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ).
جج . [ ج َ ] (اِ) بلغت تنکابن مامیران است . (فهرست مخزن الادویه ).
جج . [ ج َ ] (علامت اختصاری ) در این لغت نامه رمز است جمعالجمع را.
گویش مازنی
/joj/
پیشنهاد کاربران
جج یعنی جوین=جوین
یعنی اگه تو کانالم جوین بدی منم جوین میدم
یعنی اگه تو کانالم جوین بدی منم جوین میدم
کلمات دیگر: