کلمه جو
صفحه اصلی

پاله

لغت نامه دهخدا

پاله. [ ل ِ ] ( اِخ ) کرسی مربیهان واقع در بل ایل از ناحیه لوریان دارای 3205 تن سکنه و آنرا بندری است.

گویش مازنی

/paale/ جوانه ی درخت

جوانه ی درخت


پیشنهاد کاربران

بع زبان لری میشود کفش

پاله، از فعل پالودَن، صافی، فیلتر، مانند شیرپاله، کیسه ای چارجه ای که شیر را از آن می گذراندند تا آلودگی های آن گرفته شود.
گویش فارسی جیرفت


کلمات دیگر: