۱- ( اسم ) نام شهریست ۲- ( اسم ) جامهای که از پوست روباه پرطاسی دوزند نوعی از پوستین روباه که از ملک پرطاس خیزد .
پر طاس
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
پرطاس. [ پ ُ ] ( اِخ ) نام ولایتی است ازحدود روس... برطاس. و در قاموس نوشته : نام قومی است که رنگ موشان سرخ باشد. ( غیاث اللغات ) :
دگر گرگ پرطاس را نشکرم
ز پرطاسی روس روبه ترم.
پرطاس. [ پ ُ ] ( اِ ) جنسی از موئینه باشد همچو سنجاب و قاقم و بضم اول هم آمده است. ( تتمه برهان ). جامه ای که از پوست روباه پرطاسی دوزند. نوعی از پوستین روباه که از ملک پرطاس پیدا شود. ( غیاث اللغات ). رجوع به فقره قبل شود.
دگر گرگ پرطاس را نشکرم
ز پرطاسی روس روبه ترم.
نظامی.
رجوع به برطاس شود.پرطاس. [ پ ُ ] ( اِ ) جنسی از موئینه باشد همچو سنجاب و قاقم و بضم اول هم آمده است. ( تتمه برهان ). جامه ای که از پوست روباه پرطاسی دوزند. نوعی از پوستین روباه که از ملک پرطاس پیدا شود. ( غیاث اللغات ). رجوع به فقره قبل شود.
کلمات دیگر: