کلمه جو
صفحه اصلی

ابن جزار

لغت نامه دهخدا

ابن جزار. [ اِ ن ُ ج َزْزا ] ( اِخ ) ابوجعفر احمدبن ابراهیم بن علی بن ابی خالدقیروانی. از اطبای بزرگ مغرب در قرن چهارم هجری. پدر و عمش نیز طبیب بوده اند. او از شاگردان اسحاق بن سلیمان اسرائیلی است و بیش از هشتاد سال بقناعت و گوشه گیری بزیسته است و برخلاف دیگر اطبای مغرب از قرب سلاطین محترز بوده و بقول حاجی خلیفه در حدود 400 هَ.ق.وفات کرده است. گویند کتب طبی او پس از مرگ در حدود بیست و پنج قنطار برآمد. مشهورترین کتاب او در طب زادالمسافر است که بلاتینی و یونانی ترجمه شده ، و کتابی از او در اختصار قانون ابوعلی در کتابخانه پاریس به نمره 1056 موجود است. و از کتب اوست : الاعتماد ( در ادویه مفرده ). بغیه ( درقرابادین یا ادویه مرکبه ). کتاب العدة فی طول المدة. کتاب التعریف بصحیح التاریخ ( در تراجم علمای عصر ). رسالة فی النفس و فی ذکر اختلاف الاوائل فیها. کتاب فی المعدة و امراضها و مداواتها. طب الفقراء. رسالة فی ابدال الادویه. کتاب فی الفرق بین العلل التی تشتبه اسبابها و تختلف اعراضها. رسالة فی التحذر من اخراج الدم من غیر حاجة. رسالة فی النوم و الیقظة. مقالة فی الجذام و اسبابه و علاجه. کتاب الخواص. نصایح الابرار. کتاب المختبرات. کتاب فی نعت الاسباب المولدة للوباء فی مصر وطریق الحیلة الدفع ذلک و علاج ما یتخوف منه. رساله ای در زکام و علاج آن. رسالة فی الاستهانة بالموت. مجربات فی الطب. رسالة فی المقعده و اوجاعها. کتاب المکلل فی الادب. کتاب البلغه فی حفظ الصحة. مقالة فی الحُمَّیات. کتاب اخبارالدوله در ظهور مهدی بمغرب. برحسب قول تمیمی و تیفاشی او صاحب کتابی در احجار بوده. و ابن جزار را گاهی بعنوان احمد و گاهی بعنوان ابن الجزار نام برده اند. و ابن بیطار در کتاب خویش تقریباً سی بار از کتاب دیگر ابن جزار به نام کتاب السموم نقل دارد.

دانشنامه عمومی

ابن جزار (عربی: أحمد بن الجزار‎؛ زاده: ۸۹۸ مصادف با ۲۱ جمادی الاول ۳۲۰ - درگذشته: ۹۷۹ یا ۱۰۱۰) با نام اصلی ابو جعفر احمد بن ابراهیم ابی خالد القیروانی معروف به ابن الجزار القیروانی اولین طبیب و پزشک مسلمانی است که در زمینه های مختلف تخصصی در طب کتاب های مختلفی را نگارش کرده است مانند طب اطفال و طب بزرگسالان،علم پزشکی را نزد پدر و عمویش آموخت و با تجربه و دانش اندوزی چندساله اش به پزشکی ممتاز تبدیل شد. او حدود ۷۰ سال از عمرش را به گوشه نشینی گذراند و برخلاف دیگر پزشکان آن زمان، هیچ دوستی و نزدیکی با درباریان نداشت. بر پایهٔ منابع تاریخی او درمانگاهی را برای درمان بیماران برپا کرده بود و به طور رایگان آنان را معالجه می نمود. از آثار او می توان کتاب «زادُ المُسافر، اَلاِعتماد و اَلتّعریف بِصَحیح التّاریخ» را ذکر نمود.وی در القیروان در تونس حدوداً در سال ۲۸۵ هجری قمری برابر با ۸۹۸ میلادی در خانواده ای که عمده اعضای این خانواده در پزشکی و علم طب مشهور بودند متولد شد، وی به گفته بعضی مورخین در سال ۳۶۹ هجری قمری برابر با ۹۷۹ میلادی و به گفته عده دیگری در سال ۴۰۰ هجری قمری برابر با ۱۰۱۰ میلادی درگذشت.
توشه مسافر و غذای آماده (این کتاب توسط قسطنطین الافریقی به زبان لاتین ترجمه شده است)
اعتماد به دواهای مفرد و تکی
آرزو و میل به دواهای مرکب
طب فقیران و مسکینان
معده و بیماری های آن و درمان آن
توشه مسافر در درمان دردها
طب کهنسالان
اسباب و علت های طول عمر
سیاست کودکان و نحوه اداره آنها- مرجع در طب کودکان.
ابن جزار در نزد اسحاق بن سلیمان الاسرائیلی علم طب را فراگرفت، بعد از آن وی در اندلس و شمال دریای مدیترانه شهرت و معروفیت گسترده ای پیدا کرد بطوری که دانشجویان گروه گروه از اندلس برای فراگیری علم پزشکی نزد وی به قیروان می آمدند. در رابطه با وی و کارهایش خیلی ها منجمله صاعد الاندلسی و ابن ابی اصیبعه به نگارش پرداختند و شهرت کارهایش به دانشگاه های سالرنو و مون پلیه رسید.ابن الجزار قوانین طبیعی عمومی و اسم گیاهان را به سه زبان عربی، یونانی و بربری تنظیم و مرتب نمود، وی مستمر بر یک قاعده نیز تأکید داشت که عبارت بود از اینکه «هر مریضی را دوای گیاهی سرزمین خودش مداوا می کند برای اینکه زمین هر منطقه متناسب با طبیعت و دردهای همان منطقه گیاهانی که تأثیرات دارویی را رشد و نمو می دهد»کتاب توشه مسافر و غذای آماده که از نوشته ها و تألیفات ابن جزار می باشد کتاب ارزشمندی در زمینه طب می باشد که کماکان در دانشگاه ها و دانشکده ها از آن برای آموزش استفاده می کنند.علم و دانش ابن الجزار مورد اعتماد مردم عرب در شرق بود و در این رابطه بسیاری از متخصصین در طب به بحث و بررسی می پرداختند، همچنین کارهای وی در اندلس نیز رشد و رواج پیدا کرده بود، به دلیل اینکه قسطنطین بسیاری از کتاب های وی را به اروپا برد نظریات جسورانه وی در علم طب در قرن ده میلادی به اروپا نیز رشد و رواج یافته بود بطوریکه ناپلئون بناپارت یک جلد از کتاب توشه سفر و غذای آماده را با خود در حمله فرانسه به مصر حمل می نمود.ابن الجزار مردی آرام بود که در شادی ها و اندوه های مردم شرکت می کرد ولی با آن ها طعامی نمی خورد. وی برای شخصیت خودش احترام قائل بود و می گفت در بین مردم نبایستی دچار هیچ لغزش و خطایی شد. وی بسیار از قضاوت دوری می کرد برای همین در هیچ محکمه ای حاضر نشد و هیچ موقع به عنوان عضوی از اعضای نظام و دستگاه قضاوت یعنی حکومت نبود بطوریکه خیلی از فقها و دانشمندان آن زمان وی را الگو و سرچشمه خود در این زمینه قرار داده بودند.
از حوادثی که در زمان حیات وی برایش اتفاق افتاد، حادثه و برخورد وی با المنصور بود (المنصور امیر تونس بوده است)، وی در هنگام سفر خودش دچار بیماری سرما خوردگی و زکام و… می گردد، در حین برگشت تصمیم می گیرد که به حمام برود ولی پزشک و طبیب وی ابن سلیمان الاسرائیلی او را از این کار نهی و برحذر می دارد ولی المنصور قبول نمی کند و داخل حمام می گردد، در نتیجه اینکار درجه حرارت بدن منصور بشدت بالا می رود و نمی تواند استراحت کند و بخوابد، الاسرائیلی اقدام به معالجه وی می کند ولی نمی تواند که مسئله او را حل کند لذا المنصور درخواست یک پزشک دیگر را می کند که برای وی ابن الجزار را که در زمان جوانی اش بوده است را می آورند، ابن الجزار اقدام به جمع کردن مقداری گیاه مخدر می کند تا وی استشمام کرده و بخواب برود، در این زمان الاسرائیلی به محل وارد می گردد که به وی می گویند که المنصور خواب است، وی بعد از چک بیمار می گوید وی مرده است، وقتی که اطرافیان وی متوجه شدند تصمیم به قتل و کشتن ابن الجزار می گیرند ولی الاسرائیلی به دفاع از وی برمی خیزد ومی گوید او همان کاری را کرده است که هر طبیب دیگری هم بود انجام می داد و مشکل در این بوده است که اصل مرض ناشناخته بوده است.


کلمات دیگر: